[metaslider id=602]
مقدمه
گرفتگی کامل خورشید را باید یکی از منظرههای زیبا و در عین حال ترسناک طبیعت دانست. تنها موقعی میتوان این پدیده را دید که عوامل زیادی با هم انطباق پیدا کنند. خورشید کره فروزان بسیار بزرگی است با قطری در حدود ۱۰۹ برابر قطر زمین که در فاصله ۱۵۰ میلیون کیلومتری زمین واقع شده است. ماه فقط یک چهارم اندازه زمین را دارد. ولی ۴۰۰ بار نزدیکتر از خورشید به زمین است. البته بدیهی است که اجسام را از فاصلههای دورتر کوچکتر میبینیم. اختلاف فاصلههای ماه و خورشید نیز سبب میشود تا اندازههایشان با هم برابری کنند. از این رو ، آن دو در آسمان تقریبا به یک اندازه دیده میشوند.
تاریخچه
در طول تاریخ ، این پدیده همواره مورد توجه اقوام و ملل مختلف بوده است. اغلب تمدنهای کهن خورشید گرفتگی را پدیدهای شوم میپنداشتند و درباره آن اعتقادات خرافی داشتند. چینیها عقیده داشتند که هنگام خورشید گرفتگی اژدهایی خورشید را میبلعد. در بسیاری از فرهنگها خورشید گرفتگی بلایی آسمانی پنداشته میشده است. مردم هند در خلال گرفتگی خود را تا گردن در آب فرو میکردند و اعتقاد داشتند که با این کار به خورشید و ماه کمک میکنند تا در برابر اژدها از خود دفاع کنند.
خورشید گرفتگی از دیدگاه علمی
اندازه ظاهری خورشید و ماه از زمین با هم برابر است. علت این امر آن است که فاصله این دو جسم از کره ما متفاوت است. در نتیجه در زمانهایی که ماه مسقیما از جلوی خورشید عبور میکند قرص خورشید در پس آن پنهان میشود. شرط لازم و کافی برای وقوع پیوستن کسوف آن است که زمین ، خورشید و ماه در یک خط یا تقریبا یک خط راست قرار بگیرند، به طوری که سایه ماه بر بخشی از زمین بیافتد کل این سایه از دو قسمت نیم سایه که در قسمت بیرونی است نیمه درونی که تاریک و سیاه است تشکیل شده است.
در محدوده نیم سایه ماه تنها قسمتی از خورشید را پوشانده است که به آن خورشید گرفتگی جزیی میگویند. در خلال گرفت بر اثر حرکت ماه و چرخش زمین سایه ماه ، زمین را از غرب به شرق طی میکند به این سیر حرکتی سیر گرفتگی کلی میگویند. هر کسی که در این مسیر باشد خورشید را در حالت گرفت کلی خواهد دید این مسیر در بیشترین حالت به ۳۲۰ کیلومتر میرسد و حدود نیم در صد سطح زمین را میپوشاند. معمولا هر ۱٫۵ سال خورشد گرفتگی کلی روی میدهد اما ما در طول عمرمان شاید یک بار شانس تماشا این پدیده را داشته باشیم.
کسوف تنها برای زمین
تصادف شگفتآوری است که اندازه ظاهری قمر زمین ، یعنی ماه ، به اندازه ظاهری خورشید برابر است. گرچه خورشید ۴۰۰ بار دورتر از ماه است اما ۴۰۰ بار هم بزرگتر از آن است. قطر بسیار بزرگ خورشید ، در اثر مشاهده از این فاصله زیاد ، کاملا کوچک دیده میشود. اگر این پدیده جالب توجه وجود نداشت، نمیتوانستیم اطلاعات بیشتری در مورد جو بیرونی خورشید به دست میآوریم. به جز زمین ، در هیچ یک از سیارات منظومه شمسی پدیده گرفتگی خورشید روی نمیدهد.
علل کسوف
حدود ۳۰ روز طول میکشد تا ماه یک بار زمین را دور بزند. دو یا سه بار در هر سال ، ماه در مسیر خود ، مستقیما از فاصله بیان زمین و خورشید میگذرد. در این هنگام گرفت خورشید رخ میدهد. قرص تاریک ماه برای مدت کوتاهی همه خورشید یا بخشی از آنرا میپوشاند.
چرا هرگاه ماه از میان زمین و خورشید میگذرد این پدیده اتفاق نمیافتد؟
دلیل این امر اینست که مدار ماه و زمین با هم زاویه دارد و در بسیاری از حالات ماه از بالا یا پایین قرص خورشید میگذرد. مدار زمین و ماه در دو نقطه به هم بر خورد میکنند که به این دو نقطه گرههای مداری میگویند و ماه هر گاه در این گره با زمین و خورشید در یک خط قرار بگیرد خورشید گرفتگی صورت میگیرد.
انواع کسوف
کسوف کامل :
در این حالت ماه در نزدیکترین فاصله خود به زمین قرار دارد و در یک خط راست نیز قرار دارند. در این حالت کل قرص خورشید در پشت ماه پنهان میشود. سایه ماه فقط چند کیلومتر از سطح زمین را در بر میگیرد و به موازات حرکت ماه در مدار خود ، یک مسیر طولانی منحنی شکل در روی زمین میپیماید. تنها کسانی میتوانند گرفتگی خورشید را ببینند که در جایی از این مسیر باریک و طولانی واقع باشند.
در هر نقطه ، مدت گرفتگی کامل ، بیشتر از دو تا پنج دقیقه طول نمیکشد. هر چه گرفتگی کامل نزدیکتر میشود، آسمان تاریکتر میشود. و ستارگان بیشتری پدیدار میشوند. هنگامی که قرص خورشید کاملا پوشانده میشود. هاله سفید رنگ درخشانی در اطراف ماه میدرخشد. این همان تاج است که به صورت هالهای از گازهای رقیق و داغ از خورشید جریان دارند. در کنار قرص سیاه ماه ، حلقه باریک و سرخرنگی از گازهای خورشید به چشم میخورد که فام سپهر نام دارد.
کسوف جزئی :
ساعتی پیش از آغاز گرفتگی کامل ، ماه شروع به پوشاندن بخشی از خورشید میکند. در این مرحله گرفتگی صرفا حالت جزئی دارد. در نواحی وسیعی در هر دو سوی مسیر گرفتگی ، تنها گرفتگی جزئی قابل روئیت است. در بر خی گرفتگیها فقط نیم سایه با زمین در تماس است و تمام سایه از افراز قطبین می گذرد. طبعا این نوع خورشید گرفتگی در قطبین صورت میگیرد.
کسوف حلقهای :
فاصله خورشید تا زمین و نیز فاصله تا ماه ثابت نیست. این فاصلهها اندکی تغییر میکنند. هنگامی که زمین از حالت عادی خورشید نزدیکتر و از ماه دورتر است. اندازه ظاهری ماه کوچکتر از اندازه ظاهری خورشید میشود. اگر در این مواقع گرفتگی رخ دهد، ماه نمیتواند قرص خورشید را به طور کامل بپوشاند. در نتیجه حلقه درخشانی از نور خورشید دور تا دور ماه را فرا میگیرد. این حالت را گرفت حلقهای مینامند. در گرفت حلقهای ، آسمان همچنان روشن است و تاج خورشیدی نیز دیده نمیشود. به این دلیل ، ارزش علمی گرفت حلقهای کم است.
ثبت کسوف
مردم در زمانهای قدیم از گرفتگی خورشید میترسیدند. آنها علت گرفتگی را نمیدانستند و خیال میکردند که ممکن است خورشید برای همیشه ناپدید شود. امروزه گرفتگی کامل ، برای اخترشناسان فرصت گرانبهایی است تا بخشهای کم نورتر تاج و نیز لایه فام سپهر را مطالعه کنند. مدتها پیش از آنکه گرفتگی رخ دهد. برنامه ریزی دقیقی صورت میگیرد، تا چندین هیئت در مسیر گرفت مستقر شوند.
اخترشناسان تلاش میکنند تا محلهایی را انتخاب کنند که در مدت کوتاهی ، گرفتگی ابری نباشد. طی چند دقیقه قابل استفاده ، دوربینها و دستگاه ها ، همزمان به عکسبرداری و آزمایشهای مختلف مشغول میشوند. حتی برخی از گروههای پژوهشگر در حالی که دستگاهها را در هواپیما جای میدهند. مطالعات خود را هنگام پرواز انجام میدهند. آنها با این روش می توانند از مزاحمت ابرها به دور باشند و نیز با پرواز هواپیما ، مسیر سایه ماه را دنبال کنند. از این رو به مدت مشاهده گرفتگی چندین دقیقه افزوده میشود.
اهمیت علمی کسوف
ارزش علمی خورشید گرفتگی به بررسیهایی است که هنگام گرفتگی کلی میتوان انجام داد که در مواقع دیگر عملا غیر ممکن است. وقتی ماه قرص خورشید را میپوشاند لایههای خارجی جو خورشید را میتوان رصد کرد. با پدیدار شدن ستارهها میتوان انحنای فضا – زمان را اندازه گیری کرد با محاسبه زمان تماس اول ماه با خورشید میتوان به جزئیاتی در حرکت مداری ماه و زمین پیبرد. میتوان ستارگان دنبالهداری را که در حضیض هستند را بررسی کرد. و …
در قرن اخیر مهمترین سنجش های خورشید گرفتگی اندازه گیری مکان ستارههای قابل روئیت در اطراف خورشید و تایید تجربی نسبیت عام انیشتین است. نسبیت عام پایه کهکشان شناسی نوین است.
خسوف
در ماهگرفتگی یا خُسوف زمین در حرکت مداری خود به دور خورشید سایهاش را، که در فضا در سمتی مخالف خورشید ممتد است، به دنبال میکشد. سایه زمین به شکل یک مخروط است که قاعده آن مقطع زمین و طول متوسط آن ۱٬۳۸،۰۰۰ کیلومتر است. طول این سایه، بر اثر تغییر فاصله زمین از خورشید تا حدود ۴۰۰۰۰ کیلومتر نسبت به مبدا متوسط تغییر میکند. خسوف زمانی اتفاق میافتد که ماه وارد مخروط سایه زمین شود.[۱]
ماه گرفتگی
شرایط روی دادن ماهگرفتگی
وقتی از بالا به دائرهالبروج بنگریم به اشتباه گمان میکنیم که ماهگرفتگی باید ماهی یک بار اتفاق افتد. خطای این دید وقتی آشکار میشود که از پهلو نگاه کنیم. آنگاه روشن میشود که این سه جرم در حقیقت بر یک خط واقع نیستند. ماه در نتیجه میل مدارش با دائرهالبروج، میتواند از بالا یا پایین مخروط سایه، به فاصلهای که حداکثر ۳۲٬۰۰۰ کیلومتر میشود بگذرد. برای اینکه خسوف برقرار باشد باید دو شرط مهم زیر همزمان با یکدیگر برقرار باشند:
- خورشید، زمین و ماه، باید بر خطی مستقیم واقع باشند یعنی ماه به حالت بدر از زمین دیده شود. این واقعه ماهی یک بار روی میدهد.
- ماه در حرکت مداریش باید در حال عبور از دائرهالبروج، یعنی در یکی از گرهها باشد.
بیشتر دیده شد که کره ماه نیمی از ماه را در زیر صفحه دائرهالبروج به سر میآورد و نیم دیگر را بالای آن. دو نقطهای که در آنها ماه صفحه دائرهالبروج را قطع میکند عقدتین نامیده میشود: یکی از این دو عقده رأس (گره شمالی) است و دیگری عقده ذنب (گره جنوبی). خط واصل این دو نقطه را خط عقدهها یا خط گرهها نامند.
مدت ماهگرفتگی
مدت دوام ماهگرفتگی نسبتاً زیاد است، زیرا قطر مخروط سایه زمین در نقطهای که ماه از آن میگذرد، در حدود ۹٬۲۰۰ کیلومتر است. اگر ماه مخروط را بطور مرکزی قطع کند، نزدیک به دو ساعت در ماهگرفتگی کامل خواهد بود، زیرا قطر ماه در حدود ۳٬۵۰۰ کیلومتر و سرعت متوسط آن ۳٬۲۰۰ کیلومتر در ساعت است. سایه زمین ماه را کاملاً تاریک نمیکند. حتی وقتی که ماهگرفتگی کامل باشد ماه کاملاً مرئی است، ولی رنگ سرخ بی فروغی جای درخشش عادی آنرا میگیرد. این فروغ مختصر معمول نور آفتابی است که از جو زمین به داخل مخروط سایه شکسته شدهاست. اجزای آبی و بنفش نور آفتاب بر اثر پراکندن در جو زمین، حذف میشوند و مؤلفههای سرخ نورند که قرص ماه را اندکی روشن میکنند.
ماهگرفتگی جزئی
در ماهگرفتگی جزئی فقط قسمتی از ماه از میان مخروط سایه میگذرد. به این ترتیب بریدگی تاریکی در ماه تمام، در بخش شمالی آن و یا در بخش جنوبی، پدیدار میشود. البته ماهگرفتگیهای جزئی هم بعد و هم پیش از ماهگرفتگی کلی نیز واقع میشوند. در حدود نیم ساعت طول میکشد تا ماه کاملاً وارد سایه شود و مدت مشابهی نیز لازم است تا کاملاً از سایه بدر آید.
ماهگرفتگی نیمسایهای
ماهگرفتگی نیمسایهای، وقتی رخ می دهد که ماه در نیمسایهٔ زمین قرار می گیرد بنحویکه خورشید بصورت یک قرص بریده از پشت زمین بر ماه می تابد. در این صورت مقداری از شمال یا جنوب ماه تیرهتر به نظر میرسد و ماه به رنگ خاکستری سوخته درمیآید.
دنباله ماهگرفتگیها
ماهگرفتگیها به ترتیب و در دنبالههایی چند روی میدهند. یک دنباله کامل که شامل ۴۸ یا ۴۹ خسوف میشود، حدود ۸۶۵ سال طول میکشد. فاصله زمانی بین دو ماهگرفتگی پیاپی در یک دنباله ..۳۳۶٫۵۸۵ روز است. ماهگرفتگیهای پیاپی شباهت زیادی با هم دارند که دال بر عضویتشان در یک دنباله است. روش بهدست آوردن عدد ..۳۳۶٫۵۸۵ روز بدین قرار است:
برای آن که یک ماهگرفتگی تکرار گردد:
- ماه باید در حالت بدر باشد. این وضعیت هر ۲۹٫۵۳۰۵۹ روز یکبار تکرار میشود.
- خورشید باید نسبت به عقدهها در همان مکان قبلی باشد، و این هر ۳۴۶٫۶۲۰۱ روز تکرار میگردد.
کوچکترین مضرب مشترک این اعداد ۶٫۵۸۵ است، یعنی هر ۶٫۵۸۵ روز، ماه، زمین و خورشید وضعیت خسوف قبلی را تکرار میکنند. فاصله زمانی ۳۳٫۶۵۸۵۰۰ روز به یک ساروس موسوم است که در زبان بابلی قدیم به معنی تکرار است.