[metaslider id=602]
چکیده
جرم خیانت در امانت
امانت داری یکی از صفات پسندیده ی اخلاقی است که تمامی مذاهب آسمانی پیروان خود را به رعایت آن سفارش کرده اند.زشتی نقض امانت نیز مورد تایید همه معلمان اخلاق در تمامی ادوار قرار گرفته است، چرا که بقای زندگی اجتماعی و تداوم ارتباط سالم بین افراد جامعه مستلزم امانتداری آنان نسبت به اموال یکدیگر میباشد.
از دیدگاه برخی از مردم، خیانت در امانت[۱] آنچنان قبیح محسوب می شود که از این نظر در مرتبه ای حتی بالاتر از سرقت قرار می گیرد، چرا که خائن در امانت ، علاوه بر بردن مال دیگران ،از اعتماد آنان به خود نیز سوء استفاده می کند و این ،همان طور که از پیامبر (ص) نقل شده است ،دلیل بر نفاق و دورویی او می باشد.[۲]
جرم خیانت در امانت
حکایت زیر از قابوسنامه – که منطبق با باورهای مردم جامعه ما، مخصوصا در زمان های دورتر ،می باشد- در زمینه خیانت در امانت خواندنی است:
«…شنودم که مردی به سحرگاه از خانه بیرون رفت تا به گرما به رود،براه اندر دوستی از آن خویش را دید.گفت:موافقت کنی تا به گرمابه شویم؟گفت تا در گرمابه با تو همراهی کنم لکن اندر گرما به نتوانم آمدم که شغلی دار؛:وتا نزدک گرمابه بیاید.بسر دو راهی رسید،بی آندکه این مرد را خبر کردی باز گشت وبراه دیگری برفت.اتفاقطراری از پس این مرد می رفت به طراری خویش.این مرد باز نگرید،طرار را دید وهنوز تاریک بود،پنداشت کهاو دوست ویست. صد دینار درآستین داشتبر دستارچه بسته از آستین بیرون گرفت وبدین طرار داد و گفت:ای برادر این امانت است به تو،چون من از گرمابه بیرون آیم بمن باز دهی.طرار زر از وی بستد وانجا مقام کرد تا وی از گرما به بیرون آمد،روز روشن شده بود.جامه بپوشید وراست همی رفت.طرار وی را باز خواند وگفت:ای جوانمرد زر خویش را باز ستان وپس برو که امروز از شغل خویش فروماندم از این نگاه داشتن امانت تو.مرد گفت:مرد گفت:این زر چیست وتو چه مردی ؟گفت:من مردی طرارم،تو این زر بمن دادی،گفت:اگر تو طراری چرا زر من نبردی ؟طرار گفت : اگر به صناعت خویش بردمی ،اگر هزار دینار بودی از تو یک جو نه اندیشیدمی و نه باز دادمی و لکن تو بزینهار بمن دادی .زینهار دار نباید که زینهار خوار باشد که امانت بردن جوانمردی نیست[۳].»
جرم خیانت در امانت
پروژه منحصر به فرد
فرمت : WORD
تعداد صفحات : ۹۹