مقدمه
گزارش حاضر در ادامه گزارش “چرایی بروز رکود تورمی و جهتگیریهای برونرفت از آن” به تبیین تفصیلی برنامههای دولت برای خروج غیرتورمی از رکود طی سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ میپردازد. در گزارش اول، با تشریح سازوکارهای بروز رکود و شناسایی گلوگاههای موجود برای خروج از آن، جهتگیری برونرفت از این شرایط و پیشفرضها و محدودیتهای موجود برای انتخاب این جهتگیری توضیح داده شد؛ در گزارش قبل، تنگنای مالی، کاهش تقاضای داخلی و کاهش سرمایهگذاری در کنار تحریمهای ظالمانه به عنوان موانعی جدی بر سر راه فرآیند خروج از رکود معرفی شدند. افزایش هزینهها و کاهش درآمدها در کنار تشدید محدودیتهای ارزی سبب افزایش تقاضای بنگاههای داخلی برای جذب و دریافت منابع مالی میشوند. در حالی که تامین مالی از منابع ریالی به دلیل نبود زیرساختهای لازم در نظام بانکی و بازار سرمایه به منظور تجهیز و تخصیص بهینه منابع با مشکل مواجه است، محدودیتهای ارزی نیز راه را برای تامین مالی از طریق منابع ارزی محدود کرده است. از سوی دیگر، افت تقاضای خانوارها و دولت علاوه بر کاهش پس انداز –که کاهش سرمایهگذاری را در پی دارد- سبب کاهش تقاضا برای محصولات تولیدی بنگاههای داخلی میشود. لذا همچنان بنگاههای تولیدی هم از سمت عرضه (تامین مالی) و هم از سمت تقاضا در تنگنا قرار دارند.
نکته مهمی که در خصوص چهار گلوگاه ذکر شده برای خروج از رکود وجود دارد آن است که دو عامل از این چهار عامل در سال ۱۳۹۳ به عنوان عواملی دور از دسترس قابل شناسایی هستند؛ بدین معنی که اثر عوامل تحریم و کاهش سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی سال ۱۳۹۳ به میزان قابل توجهی تعیین شده است و این دو عامل به عنوان متغیرهای تحت کنترل برای ترسیم مسیر خروج از رکود مطرح نیستند. چراکه با نگاهی واقعبینانه، به نظر میرسد بخش عمده محدودیتهای موجود در مبادلات مالی و تجاری که در نتیجه تحریم بوجود آمده است، در سال ۱۳۹۳ همچنان پابرجا باشد. اثر افزایش سرمایهگذاری بر رشد نیز حداقل با یک سال تاخیر ظاهر میشود و و از آنجاییکه رشد سرمایهگذاری در سال گذشته منفی بوده است، نمیتوان بر ایفای نقش این عامل برای خروج از رکود در سال ۱۳۹۳ تاکید کرد. بنابراین برای تبیین برنامه خروج از رکود تنها میتوان بر تغییرات دو عامل دیگر به عنوان عوامل قابل سیاستگذاری کنترل داشت. لذا برنامه خروج از رکود، در سال ۱۳۹۳ با تاکید بر رفع تنگناهای تامین مالی و افزایش تقاضای موثر[۱] و با فرض ادامه تحریمها استوار خواهد بود.
از سوی دیگر با توجه به محدودیت شدید در تأمین منابع، اهمیت ارتقای بهرهوری دو چندان است. بنابراین بخشی از سیاستهای خروج از رکود باید معطوف به افزایش بهرهوری منابع موجود باشد. عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری منابع در دو سطحِ کلان و بخشهای اقتصادی میتواند تحقق یابد. در سطح کلان، باثباتسازی محیط اقتصاد کلان از طریق اجرای سیاستهای پولی و مالی و ارزی، تحولات اقتصاد کشور را برای فعالان اقتصادی پیشبینیپذیر ساخته و بخش مهمی از بلاتکلیفی بازارها را کاهش میدهد. در سطح بخشی، از یک سو بهبود فضای کسب و کار برای توسعه کلیه فعالیتهای اقتصادی بسیار تعیین کننده است و از سوی دیگر انتخاب بخشهای پیشران ضروری است. از این روی لازم است برای پیشبرد هرچه بهتر سیاستهای خروج از رکود، بخشهایی از اقتصاد کشور که میتوانند با جذب منابع موجود بیشترین اثر را در افزایش تولید ناخالص داخلی داشته باشند شناسایی شوند. ایجاد تحرّک در بخشهای پیشران اقتصاد کشور سبب خواهد
[۱] لازم به ذکر است بنا بر توضیحات گزارش اول خروج از رکود (گزارش “چرایی بروز رکود تورمی و جهتگیریهای برونرفت از آن”) اصلیترین سیاست غیرتورمزای افزایش تقاضای موثر، تسهیل و تشویق صادرات در نظر گرفته شده است.