بیان در ادبیات فارسی
بیان در ادبیات فارسی
این پایان نامه مشتمل بر ۵۶ صفحه و به شیوه ی کاملا کاربردی و دارای مثال های متعدد از هر کدام از جنبه های بیان در شعر و ادب فارسی می باشد.
علم بیان
مباحث علم بیان عبارت است از: تشبیه ، استعاره ، مجاز و کنایه .
۱ـ تشبیه : مانند کردن دو شی یا پدیده در وصفی از اوصاف. مانند: « علم در هدایت چون نوراست » در این مثال چهار پایه یا رکن وجود دارد که ارکان تشبیه نامیده می شوند.
الف) مشبه: موردی که آن را به دیگری مانند کرده ایم. ( علم )
ب) مشبه به: موردی که مشبه ، به آن مانند شده است. ( نور )
ج) ادات تشبیه: کلماتی که میان مشبه و مشبه به رابطه برقرار می کنند. ( چون )
برخی از ادات تشبیه عبارتند از : چون ، چو، همچون، مانند، به سان ، مثل ، به کردار، پنداری ، گویی و …
د) وجه شبه: صفت مشترک میان مشبه و مشبه به ( هدایت )
* دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست
* و نگاهم / مثل یک حرف دروغ / شرمگین است و فرو افتاده ( فروغ فرخزاد )
نکته : به مشبه و مشبه به طرفین تشبیه می گویند و هیچ تشبیهی بدون ذکر آن ها شکل نمی گیرد.
گاه ممکن است یکی ازطرفین تشبیه مرکب باشد.
* سر از البرز بر زد قرص خورشید چو خون آلوده دزدی سر ز مکمن
مشبه مشبه به
* وآن قطره ی باران که برافتد به گل سرخ چون اشک عروسی است برافتاده به رخسار ( منوچهری )
نکته : زیباترین تشبیه آن است که وجه شبه و ادات تشبیه در آن حذف شده باشد. ( تشبیه بلیغ )
کاملترین و جامع ترین تحقیق ممکن درباره بیان و بدیع
پروژه منحصر به فرد و نایاب
فرمت:word
تعداد صفحات:۵۶
د) وجه شبه: صفت مشترک میان مشبه و مشبه به ( هدایت )
* دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست
* و نگاهم / مثل یک حرف دروغ / شرمگین است و فرو افتاده ( فروغ فرخزاد )
نکته : به مشبه و مشبه به طرفین تشبیه می گویند و هیچ تشبیهی بدون ذکر آن ها شکل نمی گیرد.
گاه ممکن است یکی ازطرفین تشبیه مرکب باشد.
* سر از البرز بر زد قرص خورشید چو خون آلوده دزدی سر ز مکمن
مشبه مشبه به
* وآن قطره ی باران که برافتد به گل سرخ چون اشک عروسی است برافتاده به رخسار ( منوچهری )
نکته : زیباترین تشبیه آن است که وجه شبه و ادات تشبیه در آن حذف شده باشد. ( تشبیه بلیغ )
بازتاب: پایان نامه ادبیات فارسی در یزد | انجام پایان نامه رشته کارشناسی ارشد و دکتری زبان و ادبیات فارسی